27 ماهگی(بای بای پوشک)

سلام نور چشمانم                      سلام عمر مادر                    سلام عشق و جانم

گل مامان دیگه دیگه خانم خانم با یک دنیا شیرین زبونی که هرچی بگم کم گفتم .....عاشقتم

1394/09/22   از صبح یکشنبه آذرماه

بزرگ شدم دیگه شلوارم جیش نمیکنم

میرم دستشویی جیش میکنم 

ببین مامان شلوارم جیش نکردم 

ببین شلوارم جیش نکردم

مامان جیش دارم

خدا روشکر همه چیز خوب پیش رفت و سخت ترین مرحله به راحتی تو دو روز گذشت فقط دوبار ،جیش خیلی کمی اونم بخاطر اونکه هنوز خودتو نمیتونستی کاملا نگه داری و یه کوچولو جیش کردی ولی بقیه ش رو میرفتی دستشویی انگار یه جورایی یادت میرفت که باید خودتو کنترل کنی ،البته بهترین مشوقت تو این پروژه برچسب زدن تو دستشویی بود که واقعا کمک کننده بود و تو دستشویی رفتن رغبت نشون میدادی و مشکلی نبود اما دستشویی حسابی کاغذ دیواری شده بود از دست برچسب های شما از اولم که تو لگن جیش نکردی و تو دستشویی مثل بزرگترها جیش میکردی الان که شب ها تمیز تو رختخواب میخوابی صبح بلند میشی میگی جیش دارم البته دو شب اول یکدفعه از خواب میپریدی میگفتی جیش دارم تا ببرمت دو قطره تو شلوارت جیش میکردی که همون دو شب شد خیلی برام تعجب داشت آخه تو از اون دسته بچه هایی بودی که شبها حسابی مای بی بی ت رو خیس میکردی من همیشه نگران بودم وقتی از جیش بگیرمت شب ها رو چکار کنم که خوشبختانه راحت طی کردی. 

جند روز قبل جیش گرفتن خونه ی عمه شوکت مامانی (آخرای مای بی بی پوشیدن)

اینم تولد داداشی خوشگله 94/9/5 :17 سالگی رو فوت کرد هوراااااااااااااااااااااااااا

همون شب تولد داداشی رفتیم بازینو: